برای تبلیغ این سایت این کد را
در قسمت کدهایتان وارد کنید
شما می توانید با دادن میل به من
درخواست ساخت بنر کنید |
page: 1
2 3
4 5
6 7
:
گل پسر |
فرستنده |
دو ديوانه با هم
گفتگو ميكردند.
اولي: اگر گفتي فرق
كلاغ چيه؟ دومي: خوب
معلومه! اين بالش از
اون بالش مساويتره!
|
:
گل پسر |
فرستنده |
احمق
كسي است كه به همه چيز
اطمينان كامل داشته باشد.
مطمئني؟ صددرصد!
:
گل پسر |
فرستنده |
زن و شوهري به سينما
رفتند. در اواخر
فيلم، زن، شوهرش را
صدا زد و گفت: اين
كسي كه بغل دست من
نشسته از اول فيلم تا
حالا خواب است. مرد
با ناراحتي جواب داد:
به درك كه خواب است.
حالا چرا منو از خواب
بيدار كردي؟
|
:
گل پسر |
فرستنده |
تركه ميخواسته گردو
بشكنه، گردو رو
ميگذاره زير پاش، با
آجر ميزنه تو سرش!
|
:
گل پسر |
فرستنده |
تركه ميره بقالي،
ميبينه رو ديوار بزرگ
نوشتن: علي با ماست! حسن
با ماست! حسين با ماست!
ميگه: ببخشيد اقا، شما
ماست خالي نداريد؟!
|
:
گل پسر |
فرستنده |
تركه ميره آمريكا پيش
رفيقش. از قضا همون موقع
كنسرت ابي بوده، رفيقش
ميگه پاشو بريم يك حالي
بكنيم. جلو در سالن، يك
بابايي واستاده بوده
سيدي ميفروخته، هي
داد ميزده: سيدي ابي،
سيدي ابي. تركه يك
نگاهي به يارو ميكنه، به
رفيقش ميگه: ببين توروخدا
مردم چه خنگن! اين يارو
اين همه سال تو آمريكا
بوده، هنوز اِي بي سي دي
رو ياد نگرفته!
|
:
گل پسر |
فرستنده |
تركه با زنش رفته بوده
سينما، تو فيلم يهو يه
گاوه شروع ميكنه دويدن
طرف تماشاچيا. تركه يهو
ميپره زير صندلي، زنش
ميگه: بابا خجالت بكش!
اين فيلمه. تركه ميگه:
زن! من و تو ميدونيم
فيلمه، گاوه كه نميدونه!
|
:
گل پسر |
فرستنده |
دو تا برادره آخره شر
بودن و پدر محل رو
درآورده بودن، ديگه هروقت
هرجا يك خراب كاريي
ميشده، ملت ميدونستن زير
سر اين دوتاست. خلاصه آخر
بابا ننشون شاكي ميشن،
ميرن پيش كشيشِ محل،
ميگن: تورو خدا يكم اين
بچههاي مارو نصيحت
كنيد، پدر مارو درآوردن.
كشيشه ميگه: باشه، ولي
من زورم به جفتِ اينا
نميده، بايد يكي يكي
بياريدشون. خلاصه اول
داداش كوچيكه رو ميارن،
كشيشه ازش ميپرسه: پسرم،
ميدوني خدا كجاست؟ پسره
جوابشو نميده، همين جور
در و ديوار ر و نگاه
ميكنه. باز يارو
ميپرسه: پسرجان، ميدوني
خدا كجاست؟ دوباره پسره
به روش نمياره. خلاصه دو
سه بار كشيشه همينو
ميپرسه و پسره هم بروش
نمياره، آخر كشيشه شاكي
ميشه، داد ميزنه: بهت
گفتم خدا كجاست؟! پسره
ميزنه زير گريه و در
ميره تو اتاقش، در رو هم
پشتش ميبنده. داداش
بزرگه ازش ميپرسه: چي
شده؟ پسره ميگه: بدبخت
شديم! خدا گم شده، همه
فكر ميكنن ما برش داشتيم!
|
|
Email:
mehdidownload@gmail.com
برای
درخواست برنامه و یا هر چیز دیگر برام میل بزنید از دیدن میلتان خوشحال
می شوم
|
جوک
موزیک
بازی
مقاله
دانلود
آموزش
تست
iq
سرگرمی
طالع بینی
کدهای جاوا
عکس های دیدنی
اخبار
جهان و سایت |